#دختر_بوکسور_پارت_58

دوباره صداش بلند شد ولی ایندفعه خطاب به من

ونداد _ ولی تو چی آرتا ؟ تو مگه بچه ای ؟ هر چی فکر میکنم دلیلی واسه این طرز رفتارت نمیتونم پیدا کنم

یهو تو جاش نیم خیز شد و با دندونای چفت شده غرید

ونداد _ نکنه ..نکنه شما دو تا با هم رابطه ای دارید ؟ آآرررررهههه ؟/؟

نه دیگه اگه الان حرفی نمیزدم دیگه معلوم نبود چقدر چرت و پرت واسه خودش ردیف کنه به سمتش رفتم و دستمو گذاشتم رو شونش کمی فشار دادم تا به حرفام اطمینان کنه و دعوت به نشستنش کردم سعی کردم جوری شروع کنم که اون مثل من شکه نشه

_ ونداد تو منو یه همچین مردی شناختی ؟ یعنی تو فکر میکنی منی که حتی به دخترا نگاه نمیکنم حاضرم که با خواهر برادرم اینطوری لاس بزنم ؟

ونداد _.........................

_ ونداد یادته موقع دانشگاه وقتی بهم میگفتی چرا دوست دختر نداری یا چرا مثل بقیه ی پسرا شیطنت نمیکنی چی جوابتو میدادم ؟

ونداد با تکون دادن سرش حرفمو تایید کرد. یه لبخند آرامش بخش اومد رو لبم

ونداد _ درسته میگفتی از بچگی به یه نفر تـعهد داری . ولی این چه ربطی داره

_ درسته من به یه دختر تعهد داشتم و نمیتونستم با وجود اون برم سمت کس دیگه حالا نمیخوای بدونی اون دختر کی بود ؟

ونداد _ نه مهم نیست بحث ما الان چیز دیگست .بهتره به فکر توجیح کردن من باشی تا پرتت نکردم بیرون

_ خب منم الان دارم همین کارو میکنم . دقیقا به این بحث ربط داره چون اون دختر کسی نیست جر وانیا

ونداد _ چــــــــــــــــــــــــ ـــــــــی ؟ چی میگی تو ؟ بگو تا دهنتو خرد نکردم


romangram.com | @romangram_com