#دختر_بوکسور_پارت_5

مامان _ وانیا تو باز شروع کردی چند بار باید بگم که سر به سر داداش بزرگترت نزار هان ؟

حالا ونداد بود که با نیش باز داشت واسه من ابرو بالا مینداخت از قیافش خندم گرفت و شروع کردم به خندیدن که ای کاش نمیخندیدم با

تکون خوردن من دستش ول شد و من با کله رفتم تو استخر یعنی خدا رو شکر که همیشه توش آب هست وگرنه الان وانیایی نبود که ..

ونداد با خنده از همون بالا داد زد

ونداد _ وانیا میخوای واست مایوتو بیارم ؟

بعد هم خندید منم که کفرم در اومده بود از حرس شروع کردم به جیغ جیغ کردن

_ برو مایو ی ننه ی ننه بزرگ بابای عموی ننه ی عمه ی پدرِ پدر زنتو بیار بیشعور

ونداد _ هووی به خانمم توهین کردی نکردیا ؟

تا اومدم جواب بدم صدای مامان خفم کرد

مامان _ بـــــــــــسه با جفتتونم .ونداد کی به تو زن میده که هنوز نگرفته داری طرفداریش میکنی!!!

ونداد با اعتراض _ مامان

_ شمام بله مامی

مامان _ تو یکی ساکت من بعدا میدونم با تو چیکار کنم تا یه هفته حق نداری دست به ماشین بزنی فهمیدی

_ مامان اخه این انصاف نیست آخه ...


romangram.com | @romangram_com