رمان دختر بوکسور

#دختر_بوکسور_پارت_47

بعد هم آهنگ و پلِی کرد .. آهنگ فقط موزیک خالی بود منو وندی باید میخوندیم .زشته هم دوربین و یجا ثابت گذاشت و اومد نشست رو مبل

حواسم به اون بود که با صدای وندی به خودم اومدم خدای من فوق الاده میخوند ..نامرد چرا این صدا رو رو نکرده بود ؟

هم میخوند و هم باهاش حرکات مخصوصشو انجام میداد با دست بهم گفت که بیا جلو منم رفتم و با هم شرو کردیم خیلی خوب بود

خوندن آهنگی که دوسش داری با داداشت

وندی دستشو انداخت دور کمرمو منو کشید سمت خودش همبنطور که با موزیک تکون میخورد داشت میخوند منم هی براش ناز میکردم

وندی _

چقدر استرس داری تو آروم باش

بیخیال دنیا و قانوناش

یه سری مشکلات هنوز بینمون هست

که کنار میایم هردوتامون باهاش

دستشو گذاشت زیر چونمو سرمو بلند کرد زل زد به چشام . دو تا چشم همرنگ. داشتیم با عشق به هم نگاه میکردیم من ساکت ولی اون میخوند

میدونم داری ازم آتو

با دستش به خودش اشاره کرد

ولی من دوست دارم فقط با تو


romangram.com | @romangram_com