#دختر_بوکسور_پارت_35
جاده هستیم و وندی هم یه آهنگ ملایم گذاشته که داره چشام بسته میشه اصلا فکرشم نمیکردم که وندی یه همچین آهنگایی گوش بده
آهنگ آروم .ماشین در حال حرکت و سکوت شگفت انگیز ونداد بلاخره باعث شد که خابم ببره و از راه هیچی نفهمم
با تکونای دستی از خواب بلند شدم اولش گیج بودم نفهمیدم ولی یه کمی که به دورو ور نگاه کردم فهمیدم تو ماشینم یهو از جام پریدم و از پشت چسپیدم به شیشه ی ماشین
واییی نکنه منو دزدیدن ...از فکر اینکه منو دزدیده باشن یهو ته دلم خالی شد .. وای بد بخت شدم رفت .بیچاره مامانم نتونست منو تو لباس عروس ببینه وایی بابای خوبم هنوز پدربزرگ نشده از همه بدتر این ونداد خول و چل هنوز دایی نشده
وای نه اگه منو بفروشن به عربا چیکار کنم من کلی آرزو دارم هنوز شاهزاده ی سوار بر بوگاتیم نیومده منو ببره
با یه حالت مسخره ای یکی از چشمامو باز کردم که یه صورت جلو خودم دیدم چون نور تو اون قسمت نبود همه جاش سیاه بود و اون زمان هم منه الاغ نفهمیدم این کیه
سریع دهنمو عین غار باز کردمو شروع کردم به جیغ جیغ کردن طرف هم ترسید و یه متر پرید دستم رفت سمت دستگیره در ماشین و
سریع بازش کردم قبل از اینکه پیاده بشم نمیدونم این جرعت و از کجا آوردم که دهنم جنبید حالا خودم از ترس داشتم سکته میکردماا
_ عجب دزد بیخاصیتی هستی تو از صدای جیغ من میترسی خاک تو سرت
بعد هم دوتا پا داشتم دو تای دیگه هم قرض کردم و شروع کردم به فرار کردن دور تا دور باغ داشتم میدوئیدم و جیغ میزدم دزد دزد
یهو در ویلا باز شد و یکی با یه چماق اومد بیرون دیگه داشتم سکته میکردم هواسم به در ویلا بود که یکی منو از پشت گرفت و از ترس اینکه الان بیچاره میشم فقط تونستم بگم ونداد و بعد همه چراغها خاموش شدن
چلپ چلپ ..... آیییییی ....
یکی همچین سیلی میزد به صورتم که هزار و هفصد بار مرگ و جلو چشام دیدم ..کثافت چه دست سنگینی هم داره
هنوز مخم به کار نیوفتاده بود. یه چند دقیقه که گذشت اتفاقات یه ساعت پیش یادم افتاد ..دززد .صورت تاریک . مردک چماق به دست و در آخرم گیر افتادن من خوشانس
romangram.com | @romangram_com