#دختر_آبشار_پارت_67

من:- فردا جلوی همه ی اونو توی قفس شیرا میندازین فهمیدین !

از عصبانیت داشتم منفجر میشدم چطوری اون دختر غیب شد؟

دنیل :- عزیزم حرص نخور پوستت خراب میشه ها ؟

من:- مسخرم میکنی ؟

دنیل:- من؟چنین جسارتی نمیکنم مادمازل اوممماچ

من:- اه ول کن تفی شدم

دنیل:- که تفی شدی اره

من:- اوه اوه

تا اینو گفتم دنبالم کرد هر دو توی باغ میدویدیم و میخندیدیم

ولی کی از درونم خبر داره؟!!

المیرا

تموم راه رو اشک میریختم اصلا چرا دارم دنبال اون میرم ؟

واقعا چرا؟

ارسام:- اه بسه دیگه چقدر گریه میکنی ؟

من:- چون ...هق...ارشام...هق...به خاطر...هق...من مرد

ارسام :- ببین اگه بازم بخوای گریه کنی تو رم میفرستم پیش اون


romangram.com | @romangram_com