#دیر_آمدی_نیمه_عاشق_ترم_را_باد_برد_پارت_66
حتی اگه از دستش عصبانیم نبودم مطمئنن این جوابو بهش میدادم.
بلند خندید. سرمو به سمتش برگردوندمو با تعجب نگاش کردم.
این پسره چی پیش خودش فکر کرده که من دوسش دارم یا برام مهمه........ اونم این پسر..........
خدا منو بکشه که این پسر که شبیه فیل دریاییه فکر میکنه عاشقش شدم.
شیطونه میگه بهش بگم اق پسر خیلی از تو ترگل ورگل ترش نتونست حسی غیر همنوع دوستی تو من ایجاد کنه چه برسه به تو.
-چته؟
-هیچی
چپ چپ و چندشناک نگاش کردم.
رو چمنا دراز کشید.
واسه اینکه بفهمه تماسش برام مهم نبوده گفتم.
-بزار زخمتو پاک کنم.
انگشت شصتشو رو زخمش مالید ولی زود عقب کشید و صورتشو جمع کرد. انگار دردش اومد.
-نمیخواد....... روسریت خراب میشه
-روسری من به تو چه؟
-اون پسره کی بود؟
طرف راستش نشسته بودم بدون توجه به سوالش خم شدم تا روسریمو رو زخمش بکشم.
برایه اینکه لبه روسری بهش برسه باید سرمو خیلی پایین میاوردم که باعث میشد فاصله صورتمون خیلی کم بشه و این اصلا درست نبود واسه همین روسریمو دراوردمو تو دستم گرفتم خب همه تو عروسیا موهاشونو لخت میکنن پس خجالتو کنار گذاشتمو روسریو رو زخمش کشیدم.
اخیش بالاخره تونستم.
تموم مدت نگام میکرد و من از نگاهش گرم میشدم.
روسریو رو زخم رو پیشونیش کشیدم که از دستم گرفت و پایین اوردش.
نگاش به چشام بود و منم واسه فهمیدن دلیل کارش به چشاش نگاه کردم.
-بسه دیگه برو اونور.
معنی اصلی حرفشو خیلی خوب درک میکردم واسه همین بدون حرف ازش فاصله گرفتم.
دوباره نشست و دستشو بین موهاش انداخت.
-سرم درد میکنه.
فکر کنم واسه عوض کردم جو اینو گفت چون دلیل دیگه ای نمیتونستم براش پیدا کنم.
-چرا؟
romangram.com | @romangram_com