#دیر_آمدی_نیمه_عاشق‌_ترم_را_باد_برد_پارت_15

دوباره قهقه همه بالا زد

اونم با یه چشمک جوابمو داد

-زدی به هدف

توپ والیبال من ابی بود و وقتی میومدیم پارک اکیپایه دیگه توپشون از اون قرمزا بود. منم عاشقش شده بودم هر دفعه میگفتم ایول توپ قرمز. دیگه اسم اون اکیپارو گذاشته بودیم توپ قرمزا.چقدم سر این موضوع غش میکردیم از خنده.

جعبه کادو شده شو باز کردمو توپ قرمزمو دراوردم. یعنی اگه خجالت نمیکشیدمو به هم محرم بودیم مطمئنم حتما بوسش میکردمو اونقد محکم بغلش میکردم که قشنگ صدایه استخوناشو بشنوه.

حسابی ازش تشکر کردم.

بعد گفتم

-خب بعدی

-بخدا که خیلی پررویی

-تازه کجاشو دیدی

-بیا این مال منه

کادویه دست ایلا رو گرفتمو بازش کردم.لبام به لبخند باز شد. یه اسپیکر شکل پپسی بود. از اونم تشکر کردم.حالا نوبت بقیه بود.

سروه واسم روسری زرشکی اورده بود که نشونش کرده بودم تا بعدا بخرم. بهنامم سیم یو اس پی که به همه مدل میخورد واسم اورده بود. خیلی بهش نیاز داشتم خدایی دمش گرم هواسشون هست تو گروه از چی مینالم واسم حلش میکنن.

-دمت جیز بهی

در حالیکه دستاشو دور گردن سونیا حلقه میکرد گفت

-این کادو منو خانوممه

خندیدم و نگاشون کردم. خوش بحالشون سه ساله باهم دوستن و هنوزم همو دوست دارن. هم با سونیا صمیمی بودم هم با بهنام واسه همین از احساس واقعی هردوشون خبر داشتم .

سونیا گفت

-تولدت مبارک خاله جون

سونیا یه سال از من کوچیکتر بود اولین بار که با هم حرف زدیم به شوخی بهش گفتم چند سالته خاله. از اون موقع بهم میگه خاله.

-قربونت برم خاله جون ممنونم...... وووو مهرداد تو چی اوردی؟

-من تا بهم کیک ندن کادو نمیارم

بهش چشم غره رفتم که بیخیال شونشو انداخت بالا و گفت

-بدون کیک نمیشه؟

-کوفت بخوری

از کریم که پشتش واستاده بود یه چیزی گرفت که از زاویه ای که من نگاه میکردم معلوم نبود چیه.

-چی پشتت قایم کردی رد کن بیاد


romangram.com | @romangram_com