#دلتنگ_پارت_70


وگوشیو قطع کرد...خدا لعنتت کنه..وااای بابا من از دست تو چی بکشم؟

سوار ماشین شدم و تازوندم سمت شرکت

ماشینو پارک کردم و سریع رفتم بالا و وارد اتاق بابا شدم

تا منو دید بلندشد_سلام باباجون چطوری؟

من_100ملیون جور کن سریع

بابا_تربیتت کجاست بچه؟سلامت کو؟

چشم هامو روی هم فشردم و غریدم_بابا کثیف بازی و تهمت زدن 4 سال پیش تو شده خوره افتاده به جون من

بابا_درست بگو ببینم چی میگی

جریانو واسش تعریف کردم

دستشو به میز کوبید و گفت_دو میلیارد؟؟؟غلط کرده میدم حالشو بگیرن

داد زدم_بابا 100میلیون جور کن تا ببینم دهنش بسته میشه یا نه!

بابا_باشه باشه..الان تو دستم نیست صبرکن تادوسه روز دیگه جور میکنم

سرتکون دادم و بعد از خداحافظی از بابا راهی خونه شدم

* * *

(از زبان خاطره)

امروز مدرسه ای درکار نبود..بهار اومده بود پیشم

باصداش به خودم اومدم

بهار_وای گوش میدی هپروت؟

من_آره

بهار_خاطره اگر بدونی چه مهمونی توپی بود..همه از دم پولدار..یه لحظه به شادی حسادت کردم..خواستم چند تا تیتیش مامانی تور کنم که قربون خدا چشم و کمال یه نفر نمیذاشت

romangram.com | @romangram_com