#دلربای_من_پارت_47
زدم گفتم:
-نمیخاید حرفی بزنید؟!
پوزخندی زدگفت:
-میخای بگی که عمدی نبود؟
شانه ی بالا انداختم گفتم:
-نمیدونم!
-تاحالا ندیدمت! کی شمارا دعوت کرده!
حالا باید چی می گفتم؟! یکم فکر کردم گفتم:
-از طرف دوست دوست دخترتون!
یه تای ابروش داد بالا گفت:
-که اینطور!
مکثی کرد ادامه داد:
-نمیخاید بابت این اتفاق معذرت خواهی کنید؟!
-گفتم که عمدی نبود!
سرش نزدیک آورد گفت:
-منم خیلی کارها میتونم بکنم و بگم عمدی نبود!
خودم عقب کشیدم و اخمی کردم گفتم:
-فکرنمی کنید این نوع حرف زدن برای آدمی مثل شما مناسب
نیست؟!
پوزخندش بیشتر روی لبش کش اومد گفت:
-نه!
نگاهی بهم انداخت و از کنارم گذشت....پس راست
بود...رادین صدر نفوذ ناپذیر بود! عصبی شدم از دست
خودم!
romangram.com | @romangram_com