#دلی_نمونده_بشکنی_پارت_12


.گوش کن یامین یا همین الان این دیونه بازیاتو تموم کن یا اینکه مطمئن میشم از ترس تنهایی دیونه شدی و زده به سرت و مجبور میشم برت گردونم خونه و اون موقع باید قید درس خوندن بزنی و دوباره دوسال دیگه امتحان بدی اینبار شهر خودمون قبول شی فهمیدی

اسم قید زدن اوامه تحصیل که اومد واقعا ترسیدم من یه ماه ر مخ مامان پیاده روی نکرده بود یه ماه التماس داداشامو نکرده بودم که اجازه بدن به این شهر بیام که حالا یه رووح عصبیل که دستش از دنیا کوتاست و حتی نمیتونه به بدن یه ادمی مثل کمالی دست بزنه بترسم و قید تخص گرفتن بزنم و دوسال توخونه بشینم پس خودمو جمع و جور کردم ترس از دست دادن موقعیت فعلیم از ترس از روحم بیشتر بود

همراه ماهان برای صرف شام به اشپزخونه رفتیم اما حتی یه لقمه هم از گلوم پایین نرفت از بس اون روح سمج پشت سرهم حرف میزد و من سعی میکردم نادیده اش بگیرم و به روی خودم که نه دلی به روی ماهان نیارم که میبینم و میشنومش اما تمام این بی توجهیا ومثلا نترسیدنا فقط تا وقتی کنار ماهان بودم ادامه داشت و به محضی که برای خواب از هم جداشدیم و بازهم با اون روح کنه که تمام مدت صرف شام التماس میکرد کمکش کنم و توضیح میداد که فقط من میبینمش تنها شدم باز سعی کردم به روی خودم نیارم که میشنوم و با روش تلقین ندیده اس بگیرم اصلا روح چیه روح وجود نداره حتما توهم زدم حتما دارم خواب میبینم و صبح که بیدار شم به این خواب ترسناک میخندم با این خیال رفتم زیر پتو و پتو تا مغز سرم بالاکشیدم اما به ثانیه نکشیده که روح پتو باشدت از روم کشید و به گوشه ای انداخت و من از ترس جیغی کشیدم و از حال رفتم

باصدای نگران ماهان چشمامو باز کردم

.پاشوموشی چت شد یهو بیدارشوببینم منو نترسون

چشای بازمو که دیدنفس عمیقی کشید

.خداروشکر که به هوش اومدی

قبل از اینکه بپرسم اصلا چرا از هوش رفتم خودم همه چیز یادم اومد و تازه ترس کل وجودمو گرفت پتو رو که کشید از ترس اینکه اذیتم کنه یا بکشتم تامرز سکته باید میرفتم نه فقط بیهوشی

با ترس به امید اینکه اثری از روح نباشه به اتاق نگاهی کردم اما از شانس بد کنار کمد روی زمین نشسته بود و به من نگاه میکرد خودم رو توی اغوش ماهان انداختم و شک و نگرانیش رو بیشتر کردم

.ببینم نکنه بازم روح میبینی

ترسیدم بگم اره و اون دستم بگیره و همین الان برگردونتم خونه برای همین سریع انکار کردم

.نه بابا روح کجابود دلم برات تنگ شد یهو


romangram.com | @romangram_com