#دلم_آغوشت_را_میخواهد_پارت_49

- اگه نرم چی ؟؟ زن نگرفتم که نگاش کنم هااا توام که از خداته هی دم به دیقه خودتو به عنوان همسر به ریش من می بندی ... دستی به گونه ام کشید گفت : برای یه شب شاید بد نباشی چشمکی زد قلبم از ترس داشت از جاش کنده می شد توی وضعیت بدی قرار گرفته بودم ...

با ترس نگاهی بهش انداختم ، گفتم : میشه لطفا بیرون برين ...

- عصبی شد گفت : تو مثلا زنمی پس باید تمکین کنی فهمیدی ...

واقعا تو وضعیت بدی قرار گرفته بودم موهامو اروم پشت گوشم زد با صدای نرمی گفت : قول میدم بهت خوش بگذره شبای دیگه خودت پیش قدم بشی

سرشو آورد نزدیک که زنجیر گردنش افتاد روی صورتم نرم و پر حرارت لاله ی گوشمو بوسید

من روی این نقطه خیلی حساس بودم چشمامو بستم قلبم از هیجان زیاد تندتند میزد ... دستشو لای موهام برد لبای گرمشو روی گردنم گذاشت و بدون هیچ حرکتی توی همون حالت مکث کرد

" هر رابطه ای اولش زیباست هر چقدر هم که خودت و گول بزنی باز هم دوست داری برای مردی مهم باشی ... "

با صدای خشدارش کنار گوشم گفت : بهت گفته بودم هیچ حسی بهت ندارم و تندی



از حموم بیرون رفت

من موندم حس نفرت ، من موندم حس حقارت ، من موندم وحس تحمیلی بودن،و مشتی توی آب وان زدم که اب پخش شد انقدر حالم بد بود که حتی اشک هم نمی تونستم بریزم سرمو بلند کردم و داد زدم خدااااااااااااا....

بذار صدای بدبختیمو بشنوه بذار لذت ببره از اینکه به جای سوگل داره سوگندو زجر میده ... با یادواری سوگل قطره اشکی از چشمم چکید زیرلب گفتم : نمی بخشمت سوگل ،هيچ وقت نمی بخشمت ، تا عمر دارم ازت نميگذرم

دوست دارم زجري كه من مي كشتم تو صد برابرش را بكشي



زیر اب سرد ایستادم مثل دیونه ها با خودم صحبت میکردم ... سوگند ،سوگند تو باید این مرد مغرور و به زانو در بیاری تو یه زنی و می تونی تو مي توني هر فردي را به زانو دربياري ... ببین حامی پارسا روزی میرسه که التماسم کنی ... وعده دیداره ما روز تسویه حسابمون ، اون وقته که از هر لحاظی وابسته و عاشقم بشی ...

romangram.com | @romangram_com