#درگیرت_شدم_پارت_19
با دیدن قیافم و حرف اخرم پقی زد زیر خنده.
دست به سینه و با اخم وایسادم تا خنده مسخرشو تموم کنه.
بعد چند ثانیه یهو جدی شدو گفت: خب دیگه دمت گرم شادم کردی.
حالام برو خونتون که از وقت خوابت گذشته کوچولو.
_دیگ به دیگ میگه کفگیر تو ناکجاآبادت. فقط یه بار دیگه فرصت
بهت میدم که جوابمو بدی میزاری یا نه؟
_گفتم که نه الانم برو
_عه باشه نه باشه، من برم دیگه منو نمیبینیا!_حرف دلمو زدی برو دیگه نمیخوام ببینمت.
_باشه پس خودت خواستی.
قبل از اینکه برم برگشتم جفت پا زدم تو باسن مبارکش، چون حواسش
نبود دو متر به جلو پرت شد . منم پا تند کردم و سریع از اون باغ زدم
بیرون.
حالا این موقع شب من ماشین از کجا گیر بیارم! اینجا الاغ هم که پر
نمیزنه.
بیخیال پیاده میرم.
خونسرد تویه پیاده رو ِلی ِلی میرفتم و زیر لب واسه خودم اهنگ
میخوندم:
رفتم پشت بوم قالی بتکونم،
romangram.com | @romangram_com