#درگیرت_شدم_پارت_168

پرهام روبه نازلی با عصبانیت گفت: نوشین راست میگه نازلی؟؟؟؟ای جانم من غششششش، قربونت برم که انقدر رو من حساسی.
نازلی که فهمید زیادی شورشو در اورده بود اونم مظلوم شدو چیزی
نگفت.
جونم جذبه.
سهراب هم مثل پرهام عصبی بودو هرلحظه منتظر بودم بهم بتوپه اما
به نازلی گفت: بیا بریم بیرون. تو توی این ویلا بمونی باعث دردسر
میشی.
من با چشمای از کاسه در اومده به سهراب نگاه کردم. الان این نباید
طرفه نازلیو میگرفت؟!
نازلی اخم کردو گفت: حرف دهنتو بفهم سهراب. قرار نمیشه که چون
نامزدمی هرچی دلت میخواد بهم بگی.
سهراب با داد گفت: اگه حرف دهنمو نفهمم میخوای چیکار کنی
هانننننن؟؟؟؟؟
اوه اوه اوضاع خطریه.پرهام خیلی بیخیال اومد کناره منو دم گوشم گفت: برو پفیلا بیار. فیلم
هیجانی شروع شد.
اروم خندیدمو به سهرابو نازلی نگاه کردم.
نازلی تا خواست جوابشو بده هومن اومدو گفت: این سرو صداها واسه
چیه؟

romangram.com | @romangram_com