#درگیرت_شدم_پارت_13

شهرام (قاچاقچی تازه کاره جوجه که خیلی هم اعصاب خورد کنه)
نگاهی بهم کردو گفت: ابجی به جون شوما نباشه به جون خودم من
اصلا نمیدونم هروئین چی چیه.
اخمام و تو هم کشیدم و بلند گفتم: ببین نصفه آفریقا رو من سیاه کردم
پس ذغالتو بنداز اون ور، میگی یا نه؟
شهرام عنتر لبخند حرص دراری زدو گفت: من چیزیو به کسی ندادم.
بلندتر از قبل داد زدم: چرا زبون ادمیزاد حالیت نمیشه هاااااااان؟ منو
گاگول فرض کردی یا خودتو؟!
ستوان ملکی.ملکی سریع اومد داخل اتاق بازجویی. احترام گذاشت بهم و گفت: بله
سروان.
ش
ِو
_این زبون خوش حالیش نمیشه به سروان حسینی بگو بیاد به َر
خودش از این حرف بکشه. (اخه سروان حسینی یه زنه خیلی خشنیه
که به هرکی حتی اخم بکنه درجا میرینه به خودش.)
_چشم.
با اعصابی خراب از اون اتاق کوفتی بیرون رفتم. یعنی قشنگ رید به
اعصابم.

romangram.com | @romangram_com