#درگیرت_شدم_پارت_11

اخه خونه ما از این قدیمیای باصفاست که تو حیاطش دارو درخت داره
و وسطشم یه حوض خیلی قشنگ قرار گرفته.
رفتم کنار این کوچولو که هنوز اسمشو نمیدونستم نشستم.
_شلام خاله.
_سلام عزیزم اسمت چیه؟_نادنین، اشم تو تیه؟
_چه اسم قشنگی، اسم منم مهناس. خب نازنین خانوم بگو ببینم چیکار
میکنی؟
_دالم با ماهیا حلف میدنم.
از نوع حرف زدنش دلم قنج رفت. خیلی دختره خوشگلو شیرینیه.
محکم لپشو بوس کردم که همون موقع صدای بازو بسته شدن در
اومد.مهناز بود.
_چه عجب چشممون به جمالتون روشن شد مهنازخانوم.
مهناز بی تفاوت به من اومد سمته نازنین.
_وای این دختر خانومو نگاه کن چه نازه. اسمت چیه خوشگل خانوم؟!
من مثل قابلمه پریدم وسط : اسمش نازنینه، چشماشو ببین چقدر قشنگه،
انقدر بامزه حرف میزنه آدم دلش میخو...
_اه بسه دیگه مهنا هی زر زر زر.اخم کردم و گفتم: تو نمونه ای از حیوانی در کالبد انسان،گمشو
_ خواهر اگه دستت به دهنت میرسه لطف کن ببندش.

romangram.com | @romangram_com