#درنده_ولارینال_پارت_151
آیدن با تعجب سرگرداند :
- گناه اغواگر الویس ؟
بریان رو به روی آینه ایستاد :
- نگو که نمی دونی .
- میگم که نمی دونم .
بریان اخم کرد :
- پس یا خیلی کوری یا خیلی احمقی ... شهوت .. گناه اغواگر الویس .
آیدن با تحیر پرسید :
- چی ؟! شوخیت گرفته ؟ من بیشتر عمرم روبا اون گذروندم ... تنها چیزی که به چشمم نیومد این بود ... یعنی خیلی عادی بود . نمی شد اسمش رو گذاشت گناه اغواگر ... الویس هیچ وقت حتی دوست دختر نداشت .
بریان خندید :
- باید به الویس مدال نوبل تربیت فرزند رو بدم . کارش در لاپوشونی این مسائل عالی بوده ... اما آیدن تجربه این هفت سالی که کنار اون گذروندم بهم اجازه می ده تا با صراحت بگم ... الویس یه منحرف اخلاقیه !
آیدن آخرین بند لباسش را بست و با حیرت به چهره خندان بریان نگاه کرد که با پرسش ملیساندرا ناگهان خشک شد :
- گناه اغواگر تو چیه بریان ؟
چند لحظه سکوت برقرار شد و بریان در حالی که سعی می کرد خشمش را فرو بخورد ، پاسخ داد :
- مسلما تنبلی نیست ... عجله کنین ... نباید دیر به سالن برسیم .
romangram.com | @romangram_com