#در_تمنای_توام_پارت_138
-فردا.نمی خوام کسی متوجه بشه.باهام میای؟
آلما لحظه ایی سکوت کرد و گفت: میام اما تو که می دونی عمه نمی زاره تنها بیام.پس نکیسا هم میاد.
-مشکلی ندارم اگه خودت می تونی با پسرداییت کنار بیای.
آلما سرش را تکان داد و گفت:پس امشب باید برم رو مخ عمه و نکیسا.فقط فردا صبح ساعت چند حرکت می کنیم؟
-حول و حوش 8.
-خوبه.
دایانا بلند شد که آلما فورا گفت:کجا؟
-باید برم آلما.آقاجون خیلی به رفت و امدام گیر میده.فردا دیر نکنین.
آلما سرش را تکان داد و گفت:باشه سر ساعت میایم.
دایانا سرش را تکان داد و رفت.جلوی در از آلما خداحافظی کرد و رفت.
آلما داخل خانه که شد یکراست به سراغ شهین که در آشپزخانه مشغول تهیه ی غذا بود رفت.پشت میز نشست.هلویی از سبد میوه ی روی میز برداشت و گفت:عمه؟
شهین بدون آنکه برگردد گفت:جان عمه!
-دایانا می خواد بره شمال گفت ما هم همراهش بریم نظر شما چیه؟
شهین با تعجحب به سوی آلما چرخید و گفت:چرا داره میره شمال؟! اون که تازه اومده ارومیه
آلما شانه ایی بالا انداخت و گفت:نمی دونم.تعارف کرد منم گفتم بزار عمه رو تو جریان بزارم اگه اجازه داد باهات میام.
-تنها داره میره؟
-آره.سفر مجردیه دیگه.بعد که ازدواج کنه از این سفرای مجردی خبری نیست.
شهین روبروی آلما پشت میز نشست و گفت:خودت دوس داری بری؟
آلما دقیقه ایی سکوت کرد تا تاثیر لازم را روی عمه اش بگذارد.هلویش را بو کشید و گفت:بدم نمیاد برم.
-اگه دوس داری برو اما تنها نمی تونی بری باید نکیسا هم همراهت باشه.اولا اینکه اینجا تنهاس ور دل من چیکار کنه؟ دوما نمیشه دو تا دختر تنها برن تو جاده که
پر از حادثه اس.یه مرد باید باشه.
آلما پوفی کرد و گفت:عمه شما چه اصراری داری من هر جا میرم نکیسا هم باشه؟
-اون مرده عمه،خیلی جاها یه مرد کنارت باشه کسی جرات نمی کنه بهت بگه بالای چشمت ابرو.
-اوف چقد شما قدیمی فکر می کنین.اما من نمیرم بهش رو بزنم که باهام بیاد خودتون باهاش حرف بزنین.
شهین بلند شد تا به خورشش سری بزند گفت:اصلا.خودت میری باهاش حرف بزنی.البته اگه دوس داری بری.
آلما با اخم گفت:عمه؟!
-عمه بی عمه.بهتر این قهر چند روز رو تموم کنین.حالا اگه بخواین برین کی حرکت می کنین؟
آلما مانند بچه ایی که عروسک محبوبش را از او گرفته اند با اخم دستهایش را ب*غ*ل کرد و گفت:فردا صبح.
شهین موزیانه لبخند زد و گفت:پس زیاد وقت نداری تا پسردایی تو راضی کنی خانوم.
romangram.com | @romangram_com