رمان در تعقیب شیطان

#در_تعقیب_شیطان_پارت_95

نیم ساعت بود که توی زمین تمرینی محل قرار رژه می رفتم تا اینکه دیدم ساسان داره میاد.

ساسان: خب آماده ای دختر؟

- آره آمادم. فقط یه چیزی اون روشی که گفتی خودت باهاش مجرات رو باز کردی چیه؟

- واقعا می خوای بدونی؟

- اوهوم

- تو در واقع مستقیم به طرف نقطه ی سیاه درون قلبت میری و این کار خیلی سخته. در واقع اون نقطه از خودش نیروی رانشی ایجاد می کنه همین امر باعث میشه که خیلی از آدما نتونن جادو اجرا کنند اگه هر کسی می تونست به اون نقطه نفوذ کنه الان تموم مردم جادوگر بودند. اون نقطه به حملات مستقیم از هر جهت واکنش نشون میده. و تنها راهی که می تونی بهش نزدیک بشی چیه؟

- حمله غیر مستقیم.

- درسته. خب حالا می دونی که حمله ی غیر مستقیم چجوره؟

کمی فکر کردم اما هر روشی که به ذهنم می رسید همش حمله ی مستقیم بود حمله از راست حمله از چپ بالا پایین هر جور نگاه می کردم حمله ی مستقیم بود مگر اینکه با سرعت به طرفش می رفتم یه دفعه می ایستادم و دوباره با سرعت حرکت می کردم که اینم در واقع نوعی حمله ی مستقیم بود تازه چون سرعتم زیاده ممکنه نیرویی شدید تر از همیشه بهم وارد کنه و منو پس بزنه.

ساسان: نمی خواد زیاد به این موضوع فکر کنی تنها راهی که می تونی نیروی رانشی نقطه رو دور بزنی اینه که به صورت حلقه ای بهش نزدیک بشی یعنی اینکه اول یه دور کامل با فاصله دورش بگردی و بعدش هر بار که دور میزنی باید دایره رو تنگ تر کنی و اینجوری نیروی رانشی نقطه تحلیل میره و بهش نزدیک میشی.

- عجب حرفی زد اصلا به فکر خودم نرسیده بود واقعا ساسان توی جادو نابغه بود.

ساسان: اما این روش خیلی خطرناکه چون اگه با این روش به مجرا نزدیک بشی نیروی رانشی از مدار خاص خودش خارج میشه و در تمام بدنت به جریان در میاد و این امر باعث اختلال در تپش و ضربان قلبت میشه و در مرحله ی شدید تر نیروی رانشی موجب گرفتگی عضلات و در نهایت شدتش موجب از هم پاشیدگی بدنت میشه. چند روز پیش پسری رو به بیمارستان منتقل کردند که تموم عضلاتش گرفته بود. وضعش خیلی خراب بود و احتمالا تا یک سال نمی تونه جادو انجام بده.

romangram.com | @romangram_com