#در_تعقیب_شیطان_پارت_109

با رسیدن به طبقه ی 8 پشت یه درب بزرگ توقف کردیم. مامان به طرفم برگشت و گفت:

- پریسا؟ واقعا یه جادوگر ذهنی هستی؟

- اوهوم

بابا: ما توی این مدرسه فقط دو جادوگر ذهنی داریم. یکیش تویی یکش هم پاتریک .

مامان: خیلی برات خوش حالم عزیزم. تو از این به بعد به صورت اختصاصی آموزش می بینی.

- آموزش اختصاصی؟

- آره عزیز دلم. پاتریک جادو گر پنج ستاره بهت آموزش میده.

باورم نمی شد . یعنی اینقدر جادوگر ذهنی بودن اهمیت داره؟ من که سر در نمیارم. ..

مامان: بعدا جزئیات رو برات تعریف می کنم. فعلا باید تو رو به پاتریک معرفی کنیم. راستی پاتریک یکم ...

- یکم چی؟

- هیچی فقط کمی بد اخلاقه و اینکه زیاد از خانوما خوشش نمیاد.

- بد اخلاقه که بد اخلاقه فدای سرم.

romangram.com | @romangram_com