#در_تعقیب_شیطان_پارت_108
همه ی بچه ها تعجب کرده بودند قیافه ی استاد هم دیدنی بود استاد گفت تو از نوع ذهنی هستی؟
یه دفعه یادم افتاد که بهترین نوع جادو جادوهای ذهنیه خیلی شوکه شده بودم. نمی دونم چم شده بود حتی ساسان هم با دست و چوب جادو اجرا می کرد ولی من نیازی به این چیزا نداشتم. نمی دونستم چه اتفاقی داره می افته. همزمان در اتاق باز شد و مامان و بابا رو دیدم که وارد شدند.
مامان: چه خبر شده پروفسور؟
استاد: مثل اینکه اینجا یه جادوگر ذهنی داریم.
مامان: جدا؟ کیه کجاست؟
استاد با اشاره به من توجه مامان رو به من جلب کرد.
بابا : ما پریسا رو با خودمون می بریم.
استاد : ولی آخه...
بابا: این یه دستوره پروفسور قوانین رو که می دونی؟
- البته رئیس.
به دنبال بابا و مامان از راهروها عبور می کردم نمی دونستم کجا میریم نمی دونستم چه اتفاقی قرار بود برام بیفته.
romangram.com | @romangram_com