#در_جست_و_جوی_چهار_عنصر_پارت_57
من تاریکی ام
من سایه ام
من اهریمنم
من پلیدی ام
من نماد ترس های تو هستم
من مرگ تو هستم شاهزاده
من مرگ هستم
تا آخرین نفس به دنبالتم
من مرگ هستم
مرگ و مرگ
خوب حس کن
من مرگ هستم
و قهقه ای شیطانی
با نفسی عمیق از خواب پرید و با هول و ولا به اطرف نگاه کرد اما چیز غیر عادی ای ندید. هنوز هم نفس نفس می زد مثل اینکه مسافت زیادی را دویده باشد.
با صدای خش خشی از سمت راستش به آنجا نگاه کرد. صدای خش خش بیشتر شد و تپش قلب تانیا هم بیشتر. ناگهان از بین بوته ها...
romangram.com | @romangram_com