#در_جست_و_جوی_چهار_عنصر_پارت_31

تانیا ابرویی بالا انداخت و پرسید: و راه حل؟

کاترین هم شانه ای بالا انداخت و گفت: یکی از راه حل ها می تونه استفاده ی قدرت من باشه.

تانیا پرسید: چه قدرتی؟

کاترین مثل اینکه چیز مهمی نگفته پاسخ داد: من یه تغییر دهنده ام.

تانیا باز هم ابرویی بالا انداخت و گفت: جالبه!

****

کاترین دستور داد: بیا جلو تر... یکم دیگه... همین جا خوبه

تانیا با تردید پرسید: مطمئنی درست انجام می دی و دوباره صورتم برمی گرده؟

کاترین اخمی کرد و گفت: من کاترینم.

کریستین اظهار نظر کرد: کاترین اما تو بیماری با این کار نیروتو از دست می دی.

کاترین بی توجه به کریستین دست هایش را به سمت صورت تانیا گرفت و چیزی زیر لب زمزمه کرد تا اینکه فریاد وحشت زده ی کریستین شنیده شد: کاترین... اینکه شبیه یه تیکه گوشته!

چند دقیقه بعد: وای کاترین! این چیه آخه مگه یه زن ریش داره؟!

و باز هم: کاترین! کاترین!

و غر غر های کاترین!

تانیا از توصیفات کریستین وحشت کرده بود.


romangram.com | @romangram_com