#در_جست_و_جوی_چهار_عنصر_پارت_115
*****
ریگلو: کلمه ی ریگلو به معنای طوفان در حال غرش است. و به این خاطر انتخاب شده که اژدها از نسل طوفان است و از طرفی دیگر خشن! ( اژدهای وحشی ! )
کیلسون: کیلسون، یکی از اساطیر یونان باستان است که در قصری از مرمر سیاه رنگی می کرد و هر کسی که به قصرش می آمد را، مجبور می کرد با شانه ی او موهای خود را شانه بزند. این کار باعث می شد مسافران بخواهند تا ابد در قصر کیلسون زندگی کنند و عمر خود را صرف او کنند! ( ای زن بد جنس ! )
******
تانیا با چشمان مات شده نگاهی به کیلسون انداخت و با صدای بمی گفت: وظیفه ی من چیه؟ بانو
کاترین با چشمان گرد شده به تانیا نگاه می کرد.
کیلسون با لبخند تهوع آوری به تانیا نگاه کرد، و زمزمه کرد: قدرت من از سالازیا خیلی بیشتره!
کاترین ایندفعه به کیلسون نگاه کرد: چ ... چی؟
با کمی فکر کردن، از جا پرید: تو... تو... همونی! کیلسون...
نگاهی به شانه انداخت و گفت: همونی که مردم رو با شونش جادو می کرد!
کیلسون با پوز خندی به کاترین نگریست و با لحن تحقیر آمیزی گفت: بله درسته ! اما حیف که زود تر نفهمیدی!
کاترین با کشیدن خنجرش اعلام جنگ کرد: هنوز هم دیر نشد!
کیلسون خم شد و شانه ای را که از دست تانیا روی زمین رها شده بود را برداشت و در همان حال قهقه زنان گفت: می خوای با من بجنگی؟ فانی احمق! من نامیرام!
کاترین غرید: من فانی نیستم!
کیلسون لبخندش را جمع کرد و با دقت به کاترین نگاه کرد و بعد از چند لحظه با بهت گفت: نه! نه! تو نمی تونی اون باشی!
romangram.com | @romangram_com