#دنسر_پارت_33
شونه ای بالا انداختم و رفتم بین جمعیت. آهنگ تند خارجی پخش شد منم تمام چیزایی که از کلاسا یاد گرفته بودم رو توی ذهنم جمع کردم و نجامشون میدادم. یه دفعه نگاه کردم دیدم یه دایره دورم تشکیل شده و همه منتظر نگام میکنن تا حرکات جدید تری رو ببینن. ولی من فقط در همین حد بلد بودم. رقص حرفه ایش رو نمیتونستم انجام بدم که!!
همون وسط گنگ وایساده بودم که یهو یه دختر از بین جمعیت پرید وسط و شروع کرد به زدن حرکتایی که فقط توی خواب دیده بودم! مات رقص قشنگش شده بودم که یه دفعه ایستاد و دستشو به نشونه ی اینجا بیا جلو تکون داد... یعنی چی؟! آروم رفتم جلو ببینم چی کارم داره!! گفتم:
-بله؟!
همه زدن زیر خنده!! دختره گفت:
-نوبت تواِ شروع کن!
romangram.com | @romangram_com