#دنسر_پارت_174


بردیا میاد.

لبخند میزنم.

آب نباتو از تو دهنم دی میاره و میذاره تو دهن خودش و میگه:

-ببینم این چی داره اینجوری با اشتیاق میخوری؟

قیافه مو کج و کوله میکنم و میگم:

-اااییییی کثاقت دهنی بوووود چندش!!

اخم ریزی کرد و گفت:

-آدم با عشقش که این حرفا رو نداره...

من: خیلی هم داره...

-ا؟؟؟

من: بلــــــه...

دستمو کشیدو بلندم کرد و لباشو گذاشت روی لبام...

بوسه هاشو یادم نمیره...


romangram.com | @romangram_com