#چشمان_سرد_پارت_37


-چکاراوناداری؟بلانسبت سگ

-من که به اونانگفتم توروگفتم که مثل سگ پاچه میگیری!

-آراد!خفه شو

یه دفعه صداشونازک کردوگفت

-نه دیگه!آقا!این توبمیری ازاون توبمیریانیست.پاتوکج بزاری مهرم رومیزارم اجرا!فکرمن نیستی فکراین بچه که توشکم من کاشتی باش!

بااین حرفش فهمیدم بازمیخواددلقک بازی دربیاره!

بعدهم همینطورکه دست مشت شده اش روبه سینه اش میکوبیدسرش روکردروبه آسمون وادامه داد





-خدایا!حق من واین طفل معصوم روازاین مرتیکه ه*و*س بازبگیر!آخه یکی نیست بگه برات کم گذاشتم .کم برات خوشگل کردم کم برات ازاین لباسای خاک برسری پوشیدم که بایدبری دنبال این زنیکه هرجایی

دیدم زیادداره چرت وپرت میگه گفتم

-آراداگه خفه نشی میگم ببرنت انفرادی

تااینوگفتم زیپوکشیدوایستاد

-بفرمایید

-احمق!خوب میخواستم چی بگم؟ازبس فک زدی یادم رفت چی میخواستم بگم

-برادرمن!کله ات روبه جای مغزازاون تولیدات مفیدگاوبرات پرکردن به من چه ربطی داره؟؟؟

-آرادفقط اگه دوباره اون گاله روبخوای بازکنی خودم برات پرش میکنم

تااینوگفتم برام پشت چشمی نازک کردوگفت

-خجالت بکش!مردیکه مگه خودت ناموس نداری که میخوای اززن مردم کام بگیری؟

دیگه جوش آورده بودم!

-آرادبروبرو!بروتاحالت رونگرفتم

-کجابرم وا!؟

-بروگمشو!فقط ازجلوچشام دورشو!بروبه جهنم!

-باشه باشه رفتم جوش نیار!

اینوگفت وبلافاصله رفت بیرو امادوباره درروبازکردوگفت

-آخرش نگفتی چکارم داشتیا!

ازلحنش خنده ام گرفت وسری تکون دادم که اومدتو

-مگه تومیزاری!؟میخواستم بگم بروبه بچه هابگوبیان سالن کنفرانسدیگه بایدکارروبه صورت جدی شروع کنیم درضمن بایدمحل کارمون روعوض کنیم!اطلاعاتی ازنفوذیمون رسیده گرچه ناقصه امابایدروشون کارکنیم!

آرادجدی شدوگفت


romangram.com | @romangram_com