#چشمان_سرد_پارت_127


-مطمئنی؟

-آره!همون علامتی روکه گفته بودگذاشته مطمئنم خودشه

-خوبه!بازش کن ببین چی گفت

خانی هم فوراایمیل روبازکردودیدیم که طنین یه رمزروفرستاده وزیرش هم نوشته

=پای ماهواره داره فیلم قشنگی نشون میده شبکه دوازده.میتونی ازطریق نت هم نگا کنی!

-احتمالاچیزی داره بهمون بارمزمیگه

خانی-آره!احتمالامیخوادکه کدروازطریق اینترنت به یکی ازپلیرهاوصل کنیم

-میتونی کاری که میخوادروانجام بدی؟

-بله قربان

-خوبه

تاخانی کارش روانجام دادفوراسیستم به یه دوربین وصل شد

داشتم فکرمیکردم که این اتاق کیه که همون لحظه احسنی وارداتاق شد

خودبه خودلبخندی رولبم نشست!این دختردست شیطون روهم ازپشت بسته دوربین اتاق احسنی روهک کرده بود

خوبه!کارماهم راحت شد.

داشتیم به فیلم نگاه میکردیم که همون لحظه یه ایمیل دیگه ازهمون مقصدرسیدوباهمون علامت

ایمیل روکه بازکردیم نوشته بود

=فیلمه زمان خاصی نداره.این شبکه عشقی فیلم پخش میکنه هرموقع که بیننده وبازیگر داشته باشه

احتمالامنظورش اینه که این دوربین خاموش وروشن میشه!پس بااین حساب هرموقع که احسنی توی اتاقش باشه این دوربین روشن میشه!

یه جای کارمیلنگه چرابایداحسنی تحت نظرباشه

دوباره ایمیل رسید

=شنیدم بیننده ویژه داره

پس حتمارئیس یکی دیگه است که البته به احسنی هم شک داره واسه همین اون روتحت نظرمیزاره

خوبه اینجوری ازاوناعقب نمیمونیم

روکردم به سرهنگ خانی وگفتم

-حواستون روکاملاجمع کنین!هرموقع دوباره ایمیل اومدبهم خبربدین البته مواظب باشین ایمیل ازجای دیگه ای نباشه

خانی-چشم قربان

سری تکون دادم وگفتم

-من میرم تاسعی کنم اطراف خونه احسنی روخوب بررسی کنم که موقع دستگیری افرادش به مشکل برنخوریم هرخبری شدبهم بیسیم بزن

-باشه قربان


romangram.com | @romangram_com