#چشمانی_به_رنگ_عسل_پارت_33

- ببخشید ، در شرکت قفل نیست ، من هم فراموش کردم از همکارها کلید بگیرم ، حالا باید چکار کنم؟!

نگهبان نگاهی مهربان به چهره مضطربم انداخت و پرسید:

- اگر اشتباه نکنم شما باید کارمند تازه وارد شرکت متین باشید ، درسته؟

لبخندی زدم و جواب مثبت دادم .ادامه داد:

- آقای متین هنوز داخل شرکت هستند .ایشون همیشه آخرین نفری هستند که خارج می شن .خودشون در رو قفل می کنن. تازه اگر هم فراموش کنن که نمی کنن، در شرکت بوسیله قفل مرکزی ساختمان خود به خود بسته می شه .خیالت راحت باشه دخترم، شما برو منزل!

کم مانده بود از تعجب شاخ در آورم . من که در شرکت تنها بودم .پس رئیس کجا بود؟! با حالتی گیج تشکر کردم و خارج شدم .

در حالیکه هنوز مبهوت گفته های نگهبان بودم ، شایان را منتظر در محوطه برج دیدم .با خستگی سلام کردم و روی صندلی ولو شدم.


romangram.com | @romangram_com