#چشمانت_آرزوست_پارت_70

-این چه حرفیه خانم من کی باشم شما رو ببخشم،حتما یه تقصیری داشتم که آقا سامیار میگه

سامیارو با هم کفن کنیم؟

+این حرفا چیه منو مثل قبل تانی صدا کن در ضمن من کی باشم چیه پری آقا امین سرور ماست آره

اسم امین یکی از نگهبانارو که خاطرشو میخواد اوردم که بخنده اما..

-نه خانم من باید حد خودمو بدونم شما هم بیاین بریم تا وقتتون تموم نشده

با عصبانیت گفتم:اصلا من هیجا نمیام تو هم برو خودم میرم اتاقم

-اما خانم

+خانومو.... ای بابا پری برو منم رفتم

داشتم میرفتم اتاقم از صدای پای پری فهمیدم رفت همینکه در اتاقمو باز کردم سامیار هم از اتاقش اومد بیرون یه ابروشو داد بالا آدم پرو

_مگه تو نباید الان بیرون باشی نکنه پری نیومد دنبالت آره؟

+نخیر اومد ولی من نرفتم چون نمیتونم ناراحتیه دوستامو تحمل کن،حیف که من مثل تو سنگدل نیستم بهش چی گفتی

_ببین زبون نفهم هی هیچی بهت نمیگم به این دلیل نیست که ازت میترسم،در واقع تورو در حدی نمیبینم که باهات جروبحث کنم،پس تو هم دهنتو ببندو حدتو بدون

+حدمو بدونم هه لابد به پریم همینو گفتی که هی میگه باید حد خودمو بدونم منطق تو اینه این قضیه چه ربطی به پری داره که همه چیو سر اون تموم میکنی


romangram.com | @romangram_com