#چشمانت_آرزوست_پارت_69
با صدای در از رو تخت بلند شدم
+بفرمایید داخل
طاهره با سینی غذا اومد داخل سینیو ازش گرفتم+بههه دستتون درد نکنه
-دختر خجالت بکش منو صبح دیدی الکی گفتی میرم اتاق بعد فرار میکنی میری جای دیگه واقعا توقع نداشتم اگه بدونی سامیار چقدر به پری گیر داد اخر من دخالت کردم وگرنه ول نمیکرد
+واقعا،ای بابا همش تقصیر منه،بزار اومد دنبالم از دلش در میارم
حالا اینارو ول کن شنیدم داشتی تو استخر خفه میشدی
یه دفعه ای سوپ پرید گلوم نکنه از اون صحنه های منافی عفتیم که به وجود آورده هم گفته زیر چشمی بهش نگاه کردم
+کی به شما گفت؟
-سامیار وقتی غر غر میکرد گفت داشته میرفته استخر تو رو دیده که داشتی خفه میشدی
یه آها گفتم بعد غذا طاهره رفت
رفتم سمت پنجره یهbmw سفید اومد داخل بردیا ازش پیاده شد وا این مگه خونه زندگی نداره هر روز خدا اینجاس
بلاخره بعد کلی جفنگ بازی ساعت چهار و نیم شدو پری اومد با انرژی بهش سلام دادم اما آروم جوابمو داد چه روییم دارم تو راهرو محکم بغلش کردم
+پری ببخشید دیگه،تازه آقای شما هم خیلی غیر منطقیه قضیه اصلا به تو ربط نداشت که طاهره بهم گفت من گوش ندادم پس تقصیر منه
romangram.com | @romangram_com