#چشمانت_آرزوست_پارت_5


چه جای شیکی حواسم به اطراف بود

که مردک گاو همچین هلم داد اگه خودمو

نگه نمیداشتم الان له شده بودم

سرمو بلند کردم فحشش کشش کنم که

چشم تو چشم یه پسره شدم

این چشاش گرد شده بود منو نگاه میکرد

منم چشمامو درشت تر کرده بودم برای هیزی

چشمای قهوه ای روشن موهای خرمایی با دماغو لب متناسب سرهم جذاب بود

پسره:رضا مگه شکم این زنرو نمیبینی با چه عقلی اینو اوردی

ایول حالا که اینا دارن ساز دلخواه منو میزنن

چرا نرقصونمشون

رضا :نه آقا دختره امارشو داریم

سریع یه دستمو گذاشتم رو کمرم اون یکی هم با فاصله کمی که مشخص نباشه

romangram.com | @romangram_com