#چشمانت_آرزوست_پارت_3


برای گرفتن تاکسی باید میرفتم سر خیابون

البته اگه شانسی رد میشد

چند دقیقه ای منتظر بودم که بلاخره یه تاکسی اومد سوارشدم

یه آقایی جلو نشسته بود یکی هم عقب

گوشیمو در اوردمو مشغول شدم اخ

دیشب چقدر خندیدم ساغر داشت لایو میگرفت یهو سهند با بالا تنه لختو یه حوله دور کمرش اومد داخل قیافه ساغر

خیلی خنده دار بود

صبر کن ببینم چرا نمیرسیم پس

سرمو که اوردم بالا متوجه شدم ما یه جا دیگه ایم.

من:اقا اینجا کجاست؟ اینجا با آدرسی که من دادم خیلی فاصله داره..

یه دفعه ای

پسر کنارم یه دستشو گذاشت پشت سرمو یه دستمال جلوی دهنم تا اومدم اعتراض کنم

یه بویی پیچید تو دماغمو

romangram.com | @romangram_com