رمان چشمانت آرزوست

#چشمانت_آرزوست_پارت_130

-مطمئنی؟

+یعنی چی؟منظورت چیه؟

-منظورم اینه تو تا جایی که من میدونم دچار حمله عصبی شدی که بخاطر شک بودن اما تو هیچ واکنشی نسبت به یه فرد مذکر نشون نمیدی ،حتی میشه گفت راحت رفتار میکنی

+با این حرفا میخوای به چی برسی

-به اینکه سامیار به تو تجاوز نکرده اون رابطه یه رابطه دونفره بوده

+نه نه شاید باهاش همراهی کردم اما دیگه دلم نمیخواست پشیمون بودم

-آها دقیقا همینه،تو میخوای با کلمه پشیمونی حس تمایلت به سامیارو بپوشونی و با کلمه تجاوز هم پشیمونیتو بپوشونی و سامیارو مقصر همه چی نشون بدی

بازم که شدی مقصر تانیا..

عصبانی گفتم

+نخیر از نظر من اون به من تجاوز کرده

_آخه تانیا اگه اون رابطه اجباری هم بوده که نبوده سامیار به تو تجاوز نکرده چون تو زنش محسوب میشدی

با شک سرمو آوردم بالا به اینجاش فکر نکرده بودم من زنش بودم،آره پس اشتباه نکردم زنش بودم یه دفعه ای گفتم

+حالا میخوام باهاش حرف بزنم


romangram.com | @romangram_com