#چشمانت_آرزوست_پارت_101

این که هیچی پسفرداس آقا گلو درد گرفته بود حقشه چقدر دیشب گفتم نرو تو آب سرده سرما میخوری گفت نهههه تابستونه مگه احمقی کی تو تابستون سرما میخوره

حالا هستشو تف کن والا،حالا یکم سوپ براش درست کنم براش،چیا لازم داره، اول رفتم یکم آب گذاشتم جوش بیاد بعدم مشغول پیاز خورد کردن شدم،صبر کن یه سری ساغر سوپ درست کرد چیا داشت آها سبزی من که ندارم

دیگه چیا داشت فک کنم قارچ،ولش یه چیز از خودم درست میکنم سیب زمینی و هویج و قارچ میریزم نمک فلفلم بریزم آها از سرشم زیادیه،یکم ربم بزنم رنگ بگیره هاا نظرتون چیه،آره خوبه سوپو همراه یه سینی بردم بالا روبه روی سامیار نشستم

+برات سوپ درست کردم

همچین با ذوق گفت کو ببینم که خودم پشیمون شدم ولی با پرویی سوپو بردم جلوش

_آخه این سوپه،این چیه؟

+به قیافش نگاه نکن طعمش خوبه حالا بخور

تا اخرین قاشق سوپو ریختم تو حلقش،البته سر اخرین قاشق یه چیزایی بلغور کرد

_اه این چیه؟ حالم بهم خورد اون از غذای اون شبت اینم از سوپت اینو بفهم تو اصلااااا آشپزی بلد نیستی!!!!

همینجوری موهامو میکشیدمو جیغ میکشیدم لعنتی حالم از این وضعیت بهم میخورد ولی دست خودم نبود

ساغر:الهی دردت تو جونم آروم بگیر چیشده من کنارتم آروم باش سعی کرد دستامو از تو موهام در بیاره،دیگه جیغ نمیکشیدمو فقط به حرفاش گوش میدادم

ساغر:یواش،هیش بیا بیا یکم آب بخور

یکم آب خوردم بدنم یکم میلرزید


romangram.com | @romangram_com