#چشمان_نفرین_شده_پارت_8


- ببخشید دیگه... من رو که می‌شناسی، گاهی وقتا به سرم می‌زنه قاتی می‌کنم.

چپ‌چپ نگاهم کرد و گفت:

- آره می‌دونم گاهی وقتا اخلاقت چیزی میشه.

خندیدم و گفتم:

- تو امروز کی رو دیدی این‌قدر چیز چیز می‌کنی؟!

بنفشه دلخوری را فراموش کرد و با صدای بلند خندید.

سه نفری دور سفره کوچک‌مان شام می‌خوردیم که عسل مثل همیشه شیک و پیک، پر فیس و افاده از راه رسید. برای همه‌ی ما به گفتن این جمله اکتفا کرد:« سلام بچه‌ها چه‌طورید؟»

ما هم با جواب‌هایی نصفه نیمه تلافی کردیم. سپیده رو به او گفت:

- بفرما شام.

بدون این‌که به ما نگاه کند گفت:

- نه ممنون، شام خوردم.

romangram.com | @romangram_com