#چشمان_نفرین_شده_پارت_100
نفهمیدم چرا مهرداد عصبانی شد و گفت:
- دوستت سپیده هان؟ اون از اون دوستت بنفشه که اون حرفها رو بهم زد، این هم از این یکی!
بعد انگار تازه متوجه شده باشد چه گفته، نگاه مضطربی به من انداخت؛ ولی دیگر دیر شده بود و کار از کار گذشته بود.
اول فکر کردم اشتباه شنیدهام.
- کدوم حرفها؟! مگه بنفشه بهت چی گفته؟!
سعی کرد قضیه را ماستمالی کند.
- من گفتم بنفشه؟ حتماً اشتباه کردم، میبینی که اعصابم داغونه.
از فکر اینکه مرا احمق فرض کرده کفرم بالا آمد.
- من میدونم چی شنیدم. تو گفتی بنفشه یه حرفهایی بهت زده. بهم بگو بنفشه بهت چی گفته؟
مهرداد از جای خود بلند شد و گفت:
- چیز مهمی نبود، بهتره دیگه بریم.
romangram.com | @romangram_com