#بغض_غزل_پارت_92
_سهیل تو دیگه کی هستی؟
_این جواب من نیست.
_به خدا نمی دونم بی اختیار اشک از چشمانم سرازیر شد.
_خب باید دلیلی داشته باشه.
_آخه سهیل تو خیلی خوبی.
_براي این که من خوبم گریه می کنی.
_آره.
_از این به بعد ،بد میشم ،خوبه؟
_شوخی نکن،دروغ نمی گم.
_آخه واسه ي چی؟
_واسه ي این که خیلی خوبی و به خوبی تو تا حالا ندیدم.
_خب این که گریه نداره.
_نمیدونم ،شاید.
سهیل از توي جیبش دستمالی در آورد و به من داد و بعد رانندگیش ادامه داد هیچ نگفت اما من صدایش کردم و
گفتم:
_سهیل.
_جانم!
_تو ما رو دوست داري؟
_یعنی چی؟
romangram.com | @romangram_com