#بغض_غزل_پارت_2
-مامان ! من تازه از امتحان برگشتم خسته ام.
-دخترم،منم خسته ام،می گی چکار کنم با دوتا دست؟
-عسل کجاست؟
-هنوز از دانشکده برنگشته،تو هم از وقتی اومدي رفتی تو اتاقت در رو هم بستی،معلوم نیست که چته،ببینم نکنه
امتحانت رو خراب کردي؟
-نه بابا
-پس چته ؟
-فقط حوصله ندارم،همین! حالا کی می خواد بیاد؟
-یعنی چی کی می خواد بیاد؟
-یعنی مهمون کیه ؟
-اول خونه رو تمیز کن تا بهت بگم.
-اذیت نکن مامان بگو دیگه.
-اگه بگم قول میدي ظرف ها رو هم بشوري ؟
-دیگه چی ؟ نمی خواي غذا هم من درست کنم؟
-بد نمیگی ها! اگه می تونی درست کن.
-خداییش دیگه داري سوء استفاده می کنی ها مامان.
-خب حالا می خواي بهت بگم یا نه ؟
-من ظرف نمی شورم ها!
-باشه بابا نشور.
romangram.com | @romangram_com