#بغض_غزل_پارت_132


-سهیل گفت چی میگه اون ؟

-ولش کن زیادي خوشحاله نمیدونه چی داره میگه.

-همگی خیلی خوشحالیم.

-درسته ولی این یه چیزیش میشه آخه به سیم آخر زده اگر بیاي ببینیش داره همین طوري واسه ي خودش بدون

آهنگ می رقصه.

-خب من هم که الان قطع کنم تا یک هفته براي خودم می رقصم.

-خب این تعجب نداره واسه ي اینکه شما دو تا هر چی باشید با هم رفیقید و همنشین هم هستید خب اخلاقتون روي

هم تاثیر میذاره.

-باشه یکی طلبت ، خب حالا درست بگو ببینم کجا قبول شدي و چه رشته اي؟

-دانشگاه آزاد تهران ، رشته مترجمی زبان انگلیسی.

-خیلی خوشحالم سعی کن خوب درس بخونی تا مترجم خوب و مثل همیشه موفق باشی.

-حتما مطمئن باش.

-بیشتر مزاحمت نمی شم.

-به همین زودي میخواي قطع کنی ؟

-کجا زوده میدونی چقدر حرف زدیم ، تازه مامانت الان بهم فحش می ده ، خب میخواد با دختر دانشجوش دو کلمه

حرف بزنه ، اون هم حق داره.

-باشه خیلی خوشحال شدم که زنگ زدي.

-ما عادت داریم همه رو خوشحال کنیم.

-خندیدم اما دلم می خواست بهش بگم که تو با رفتنت دیگه هیچ وقت خوشحالی واقعی رو به من نمیدي ولی دلم


romangram.com | @romangram_com