#بغض_ترانه_ام_مشو_پارت_44
ـ اي چندش.
خنديدم و گوشي قطع شده رو شوت كردم رو مبل.
امشب ميون حجم تنهايي دلم قرصه، قرصه به تنها نبودن.
***
ـ نرگس دقيقا ميشه توضيح بدي اين چيه؟
ـ خب پلانه ديگه.
ـ كور نيستم، مي بينم يه چي پخش شده رو صفحه؛ ولي نمي فهمم دقيقا پلان چيه؟
ـ اِ، خب خوبه كه.
ـ خوب نيست، عاليه، بعد از كجا وارد ميشن؟
ـ امــــــــــم، خب بعدش مي ذارم.
ـ دركت مي كنم. حالا چرا تنهايي؟ مامانت كجاست؟
ـ طبق معمول دوره س. تو بگو چه خبر؟
ـ هيچي بي خبري.
ـ به قول مامان بي خبري يعني خوش خبري.
تقه اصابت شده به در ناخودآگاه دستمو به طرف شالم برد و جلوتر كشيدش. نرگس سيني شربت رو از دست برادر جان گرفت و برادر جان همراه لبخند گفت:
ـ سلام، خوب هستين؟
romangram.com | @romangram_com