#بلو_پارت_25


ارسلان با لحن تندی گفت: باباجون به اون نوید بگو دهنشو ببنده خبر نداره چی شده برای چی حرف مفت میزنه؟

باباجون-تو مگه خبر داری؟

رفتم بغل دست ارسلان، صدای باباجون یه جوری واضح میومد که انگار گوشی دست منه و داره با من حرف میزنه، ارسلان هم عصبی هی قدم رو میرفت و لحن حرف زدنش اینطوری بود که هی تند تند حرف میزد که آدم ناخودآگاه یاد مدل حرف زدن حامد بهداد می افتاد. تنها تفاوتش با هنرمندا قیافه اش بود وگرنه کپی برابر اصل.

ارسلان-دختره رفته مهمونی، یکی خفتش کرده، اینم داشته لی وِ، لیفِ...

-لایو.

«ارسلان خشن با دست علامت داد " تو حرف نزن" و بعد دوباره ادامه داد:»

-لایو میگرفت.

باباجون-لایو چیه؟!

«صدای نوید میومد ولی من واضح نمیشنیدم، ارسلان باز صورتشو جمع کرد و بی صدا گفت:»

-خفه نمیشه راحت شیم دربه داغون، نه بابا جون

«بلند گفت:» جوونه دیگه از این قرتی بازی ها....

«یهو داد زد، از ترس پلک زدم و دو قدم عقب رفتم، سرشو کمی متمایل به گوشی کرد و گفت:»

-نویدِ... لا اله الا الله..پگاه ناموسته داری واسه کی میزنی؟ وای هم خونت؟ بیام چپ و راستت کنم مرتیکه؟

romangram.com | @romangram_com