#بیراهه_ای_در_آفتاب_پارت_26
- خانم ، تو رو خدا شما كي هستين ، از من چي ميخواين ؟
خيلي خونسرد گفت :
- من هيچ مزاحمتي براي تو ندارم ، فقط يه همصحبت هستم .
- آخه براي شما چه نتيجه اي داره ، چي مي تونم بگم ، شما از من چي ميخواين ؟
- منظوري در كار نيست ، دلم ميخواد سنگ صبورت باشم ، ميدونم خيلي حرف داري .
- حرفي ندارم . زن دارم ، بچه دارم ، مثل همه مردا زندگي مي كنم .
آهي كشيد و گفت :
- نه نه ، تو عاشق نشدي ، جووني نكردي ، مجبور شدي با زن برادرت ازدواج كني . فداكاري تو قابل ستايشه .
romangram.com | @romangram_com