#بی_پروا_نفس_کشیدن_پارت_21

این همه خاطره از عکس تو دارم





رو گلوت جای هزارتا زخمه که نمی تونم به روم نیارم





به گذشته ها که می رم نمی تونم جلوی اشکای چشمامو بگیرم





کاش می شد یه بار دیگه تو رو ببینم





کاش می شد هزار دفعه بجات بمیرم

من بدون تو نمی دونم چی میشه





من به دردای تو مدیونم همیشه





من بدون تونمیدونم چی میشه





من به دردای تو مدیونم همیشه

وقتی رسیدیم رادان به زورگفت باید بیای خونه ما والان دیروقته وهزاردلیل منم انقدخسته بودم حوصله چک وچونه زدن نداشتم پس باهم رفتیم خونشون ...

وقتی رفتیم توخاله راضیه ورویا اومدن استقبالمون رویا محکم بغلم کردوگفت: وایییی دلم واست یه ذره شده بودپروااا

:منم عزیزم

romangram.com | @romangram_com