#بی_پروا_نفس_کشیدن_پارت_16
صب بانوازش موهام توسط رادان بیدارشدم لبخندی بهش زدموگفتم: توکی بیدارشدی؟ ساعت چنده؟
رادان: منم تازه بیدارشدم ساعتم ۲ظهره
:اوههههههه چقدخوابیدیم
رادان: خب خسته بودیم گلم حالا پاشوحاضرشو بریم ناهاربخوریم که بعدمی خوام ببرم بگردونمت
:ای به چشم
ازجام بلندشدم ورفتم اول حموم بعداومدم یه شلوارتنگ مشکی پوشیدم بامانتوسفیدوشال مشکی رادانم مثل من لباس پوشیدباهم رفتیم پایین تورستوران هتل اول غذاخوردیم بعدرادان گفت: خب حالا اول کجا بریم؟
:کنارساحل
رادان: باشه
رادان یه ماشین خوشگل کرایه کردواسه این چن وقت هی نخوایم باتاکسی اینوراونوربریمم...
داشتیم قدم میزدیم کناراب...
هردوساکت بودیم که رادان گفت:
توبچه دوس داری پروا؟
:من اره خیلی
رادان: دختریاپسرشو
:دختر
رادان: اگه دختراوردیم اسمشوبذاریم رها
:نه پارمیس
رادان: نه رهاااا
:إه رادان خب توپسروبگواما دخترپارمیس بایدبشه
رادان: خب باشه دخترپارمیس وپسرمونم رادین
:خیلی خوشگله واییی فکرشوبکن بچه های منوتو
رادان:عجب جیگرایی میشن ایناهاا
:😁
رادان منوبه خودش چسبوندوگفت: وجودت کنارم بهم ارامش میده به خدا یه لحظه ازت دورم به مرز خل وچلی میرسم کی بشه این دوسال تموم شه دیگه هروزوهرساعت پیشم باشی
:هی رادان این دوسالم زودمیگذره
romangram.com | @romangram_com