#بی_هوا_دلسپردم_پارت_60


مامان بوسش کردوگفت:سلام عزيزدلم خوبي خوشگلم؟

شيوا:مرسي

شروينم رفت احوالپرسي کردبهش گفتيم داريم ميريم بيرون مخالفت نکردولي گفت:زودبياين

ماهم چشمي گفتيم و رفتيم سوارماشين که شديم شروين يه آهنگ خارجي چرتوپرت گذاشت که هيچي ازش نفهميدم

شروين:خب کجابريم؟

من:کجاروداريم؟

شيوا:کافي شاپ

من:خوبه

شروين حرکت کردسمت کافي شاپ

بعدچنددقيقه رسيديم ازماشين پياده شديم و رفتيم سمت کافي شاپ يه جايي رو براي نشستن انتخاب کرديم و نشستيم

من يه کيک کاکاعويي باقهوه تلخ سفارش دادم شيواهم همين

به شروين و روهام کاري نداشتم

باشوخي سفارش هايي که داده بوديم وخورديم رفتيم يکم دور زديم بعدم راه افتاديم سمت خونه

ساعت5رفتيم7برگشتيم

فکرکنم دايي و خاله اينااومده باشن

رسيديم ازماشين پياده شديم و رفتيم توخونه

romangram.com | @romangram_com