#بی_گناه_محکوم_شدیم_پارت_46


- بله دزدی کرده ، دوستت کجا رفت ؟

آسمان بدون اینکه جواب او را بدهد متعجب از پشت سر مرد جوان نگاهی به قاب کرد وبعد با چشمانی خشمگین به او چشم دوخت

- چرا دروغ میگی ؟ زنجیر و پلاک سر جاشه ، تهمت نزن آقا

مرد جوان سری تکان داد

- بله اون زنجیر و پلاک سرجاشون هستن ، ولی یکی دیگه که بزرگتر و هم گرونتر بود ، الان نیست

آسمان ن کمی ترسید ولی باز چیزی بروز نداد ، با ناراحتی پرسید :

- این موضوع چه ربطی به دوست من داره ؟

- چون اون زنجیر و پلاک توی همون قاب بودند ، ولی حالا نیستن و دوست تو هم الان نیست

- خوب نباشن چه ربطی به هم دارن ؟

- دوستت اونو برداشته و رفته

آسمان نفس عمیقی کشید و با اخم پر رنگی گفت :

- چی ؟ کی گفته ؟!

- پس چه بلای سر گردنبد و دوستت اومده ؟


romangram.com | @romangram_com