#بناز_پارت_6

: اصلاً

آرین: چرا مثل خودت کله شقه

: اوه یواش! پیاده شو باهم بریم !کی گفته من کله شقم

آرین: کی میگه تو نیستی!

: خیلی بدی آرین!

آرین: منم کله شق تر از تو که پاشدم اومدم عروس دزدی ، اگه فردا این بسام بیاد عروس من و بدزده چیکار کنم

: روژان با تو نامزد کرده ، ولی برای من, با هیچ کس عقد نکردم

آرین : مطمئنی!

: آره شناسنامه ام دست خودم بود قائمش کردم

آرین : کجا!

: حالا!

آرین : جنست خیلی خرابه !یک روز بسام ازم تشکر می کنه که نذاشتم تو زنش بشی .

بیشتر آرایش ها رو پاک کردم و تاج و تور رو در آوردم و انداختم صندلی عقب . یک روسری سرم کردم توی آینه خودم و نگاه کردم تازه شده بودم بناز!

: آرین برام لباس نیاوردی!

آرین : چرا توی ساک عقب

خم شدم و ساک و برداشتم : بهتر یک جا نگه داری تا لباسم و عوض کنم جلب توجه می کنه

آرین: بهتره فعلاً چادر رو دورت بگیری تا یکم دور تر بشیم می ترسم بهمون برسن!


romangram.com | @romangram_com