#بناز_پارت_54
آرین : نه زانیار جان این بناز آدم نمیشه
زانیار خندید
بسام : آرین درست حرف بزن
: به تو چه مگه با تو بود خودم یاد دارم بعداً تلافی کنم
بسام ناراحت شد و رفت
آرین : بناز باز تند رفتی
: یکم به روش می خندی پر رو میشه
زانیار : میدونی بناز خانم شما خیلی شبیه مادرتون هستید فقط شما یکم تند هستید
: یعنی چی ؟
زانیار : زود سر یک موضوعی جبهه می گیرید .
خاله آرین و صدا زد و آرین رفت
: برای بعضی ها لازم زانیار خان
زانیار : آره اونم بسام
: آره بعضی وقت ها باید دهنش و کشید تا بفهمه کجاست و تو چه موقعیتی قرار داره
زانیار : اون خیلی رعایت شما رو میکنه خودت می دونی برای چی ؟
: نه نمی دونم شما بگید
زانیار : اون صیغه نامه رو داره می تونه هر کاری دلش می خواهد بکنه
romangram.com | @romangram_com