#بناز_پارت_43
: یعنی چی بسام
بسام : نمی فهمی
: نه
بسام : قبل از اینکه عمو حسن با مادرت ازدواج کنه اون با دایی رایکای من بوده
: خوب همه می دونند که اون دو تا هم دیگر و می خواستند .
بسام : وای بناز بعضی وقت ها خیلی خنگ میشی ها
: درست حرف بزن
بسام : اونا قبل از ازدواج با هم رابطه داشتند
: بسام من نمی فهمم مثل آدم حرف بزن
بسام : مادرت وقتی با عمو حسن ازدواج کرد یک دختر باکره نبود فهمیدی
از جام بلند شدم و بلند : خیلی بیشعوری این یک دروغ بیشتر نیست
بسام از جاش بلند شد و دفتر ازم گرفت : این دفتر این و میگه
: اون دفتر دروغ میگه ، مگه تو دست خط مادر من و میشناسی
بسام : نه
: من بهت میگم این دست خط مادر من نیست
بسام : مطمئنی
: آره مطمئنم
romangram.com | @romangram_com