#بناز_پارت_35
: بسام زن عمو کی میاد اینجا
بسام ابروش و داد بالا : چیکارش داری
: یک دختر خوب برات پیدا کردم می خواهم خودم دامادت کنم
بسام اخم هاش و کشید توی هم : من زن دارم نیازیم ندارم که تو برام پیدا کنی
: احمقی دیگه یک دختر ماه برات پیدا کردم
بسام : ماه تر از خودت
با خنده : من یکیم
بسام با لبخند : خوب منم همین یکی رو می خواهم
: تو که می دونی دوستت ندارم چرا الکی اصرار می کنی
بسام : بالاخره عاشقم میشی
: بسام
بسام : جانم
: چرا می خواهی زندگی من و تو هم مثل پدر و مادر من بشه
بسام جا خورد : یعنی تو هم عاشق کس دیگه ای هستی
: نه ولی اصلاً نمی تونم تو رو شوهر خودم بدونم تو برام فقط بسامی پسر عموم
بسام از جاش بلند شد : ولی تو برای من بناز هستی همسرم
سرم و تکون دادم : حرف توی کله تو نمیره
romangram.com | @romangram_com